-
شخصیت شناسی
شنبه 25 آبانماه سال 1387 00:40
کدوم انگشتتو بیشتر دوست داری؟(شخصیت شناسی) آیا تا به حال بطور دقیق به انگشتان دستان خود نگاه کردهاید؟ تا به حال فکر کردهاید که به کدامیک علاقه بیشتری نسبت به بقیه دارید؟ با دقت نگاه کنید، سپس توضیح مربوط به آن را بخوانید. انگشت شماره 1 این انگشت نماد مسایل مادی و ثروت است و کسانی که این انگشت را انتخاب میکنند،...
-
خودم
پنجشنبه 25 مهرماه سال 1387 00:17
سلام خودمم نمیدونم چمه باید خودمو پیدا کنم یعنی میشه
-
آرزو
پنجشنبه 24 مردادماه سال 1387 02:29
آرزویم این است که بتابد آفتاب در آسمان آبی سر نذارد مهتاب در شب ظلمانی همگان در تب و تاب زندگی رویایی کس نباشد در خواب در هوای بارانی روزگار شاد و ناب همه در خوشحالی آرزویم این است کس نباشد غمگین در شبی یا گاهی
-
آیا میدانید ؟
جمعه 28 تیرماه سال 1387 01:20
آیا می دانید هر ماه سنگ مخصوص خود را دارد با ویژگی مخصوص به خود . فروردین = الماس = بیگناهی.پاکی اردیبهشت = زمرد = عشق خرداد = مروارید = ثروت.قدرت تیر = یاقوت سرخ = آزادی مرداد = پریدوت = دوستی شهریور = یاقوت کبود = حقیقت و راستی مهر = اوپال = امیدواری آبان = سیترین = وفاداری.صداقت آذر = فیروزه = موفقیت.کامیابی دی =...
-
منتظر
جمعه 21 تیرماه سال 1387 19:51
. . . و در آن وانفسا دل من باز گرفت منتظر بود همش تا بگیرد باران اسمانش تاریک صد دریغ از شبنم انتظار در انتظار تا درگذشت آن منتظر حال چند روزیست آسمان می بارد ابرها شد پرپر و هوا شد روشن و در این خوش نفسا صد دریغ از منتظر دوست خوبم: -->
-
آقا و خانوم
پنجشنبه 20 تیرماه سال 1387 12:00
تا حاتا دقت کردین که هر چیز بد مال آقایونه و هر چیز خوب ماله خانوماست مثل آقا سگه و آقا گرگه . آقا دزده و ... خورشید خانوم . مهتاب خانوم .و ...
-
خاکم کنید
پنجشنبه 6 تیرماه سال 1387 16:05
خاکم کنید روح من پر ز درد است درمان کجاست در دلم خون میکند غوغا آرامم کجاست آسمان در وجودم پر ز ابر است بارانش چه شد کس نمی خواهد بداند از دل زارم پنهانش کنید در سکوتی سخت جان داده ام خاکم کنید
-
برو برو
دوشنبه 3 تیرماه سال 1387 20:24
عاشق نبودی دنیای من ؛ چشای من ؛ ای عمر من این دل من می سوزه گریه نکن دروغ می گی می دونم این چند روزه تو هم مثل همه می ری و منو تنها می ذاری عاشق نبودی می دونم عشقتو هم جا می ذاری برو برو هر جا بگو که یار من دیونه بود عاشق نبودی می دونم بودن من بهونه بود اما بازم این دل من عاشقشه اونو می خواد میمیرم از جای خالیش اگه...
-
یه سوال روانشناسی
جمعه 31 خردادماه سال 1387 16:34
دقیق فکر کن تو یه کشتی وسط دریا هستی و ۵ تا حیوون کنارتن ( گوسفند ، پلنگ ، گاو ، جوجه ، اسب ) تو باید ۴ تا از اونارو بندازی تو دریا به ترتیب بگو کدومارو میندازی و سر اخر کدومو نگه میداری ؟ تذکر : توجه داشته باشید این سوال هوش نیست لذا با توجه به درک موقعیت باید جواب بدید .
-
یک جمله تفکر آمیز
جمعه 31 خردادماه سال 1387 00:14
اگر همه رویا های ما می توانند محقق شوند اگر ما شجاعت دنبال کردن آنها را داشته باشیم ( والت دیزنی )
-
تنهایی
پنجشنبه 30 خردادماه سال 1387 01:32
دلم تنگ است اکنون که دوباره تنها شده ام هیچ چیز مانند گذشته نیست... آسمان تیره وزندگی نفرت انگیز است اما آیا دگر بار آبی خواهد شد؟ تنها راه دیدار دوباره ی توست دلم برایت تنگ است...
-
باید ساخت
جمعه 24 خردادماه سال 1387 20:39
مراد همیشه همه چیز بر وفق مراد نیست همه چیز ان طور که می خواهی نمی شود و سر آخر همه چیز در یک جا جمع نمیشود چه میشه کرد جز ساختن
-
دیگه دیره
جمعه 10 خردادماه سال 1387 00:08
کیست ؟ یکی میاد از راه دور یه روز میاد ولی شاید کمی دیر در ان هنگام که شاید نتوان کاری کرد و کار گذشته باشد از کار دل مرده باشد از عشق از شور و اشتیاق از تحول دل مرده را دگر جانی نیست نای پریدنی نیست با پرنده حتی اگر بلبل باشد خوش صدا و خوش اواز خوش چهره و سبک پرواز پرنده سر نزن به دیار من به دیار دل ویرانه من شاید...
-
ابهام
جمعه 10 خردادماه سال 1387 00:06
در شهری شلوغ مردم از بی عاطفگی یکی میگه تو خوبی یکی میگه دوستت دارم ولی همه در ابهامی عمیق فرو رفته اند و یا این منم که غرق توهمم کسی چه می داند شاید روزی رها گردم ویا برای نجات خویش تلاشی کنم به هر حال باید کاری کرد . شوری داد سعی و کوششی برای تنیدن پیله و یا جویدن پسله برای پرواز نمی دانم چطور برای خود شرح دهم احساس...
-
باران
جمعه 3 اسفندماه سال 1386 00:56
یا هو گاهی مثل باران باید بارید گهی نرم و گهی تند و گاهی خیس باید کرد گلبرگ های زیبای برون را وگاهی باید شکست شاخه های زاید خشکیده را تا سبز شوند جوانه ها و بخوانند ترانه عاشقی را زیر قطرات نم نم بارون و گاهی مثل باران باید بخشید ترانه رندگی را تا عاشقی کنند پروانه ها
-
ناله
جمعه 19 بهمنماه سال 1386 18:10
یا هو باز در میان یک هیاهو یک آواز می تراود به سرم چه خوش آوایی. ولی ناله دارد در درون مثل آبی که می چکد بر سنگ قطره قطره ریزشی دارد به سرم ناله هایش رخنه می کند در دل گوش کن گوش کن باز ناله هایش از چیست نمی دانم اما ناله اش از ناله لیلی بدتر است teti
-
تقدیم به او ...
جمعه 19 بهمنماه سال 1386 14:04
زندگی یک سیب است گاز باید زد با پوست یا هو تو کیستی که من بی تو بی تابم شب از هجومخیالت نمی برد خوابم تو چیستی . که من از موج هر تبسم تو بسان قایق سرگشته روی گردانم
-
او
چهارشنبه 17 بهمنماه سال 1386 15:33
یا هو مثل اینکه کمی دلگیرم گاه و بیگاه دلم میگیرد راه سختی ست رسیدن تا او من از این راه دلم میگیرد دست من نیست که پر بارانم خواه و نا خواه دلم میگیرد <یه غریبه>
-
داستان عاشقی پسر و جواب کوبنده پدر
چهارشنبه 17 بهمنماه سال 1386 00:57
یا هو سلام روزی پسری عاشق شد و نمی تونست به پدرش بگه برا همین به زبان شعر چنین گفت جانا پدر تو غمزه خوبان ندیده ای خال زیاد و زلف پریشان ندیده ای غمزه خوبان و زلف پریشان به یه طرف در این میانه پریدن ایمان ندیده ای پدر هم واسه اینکه پسر رو منصرف کنه (حالا به هر دلیل)به زبان شعر اینچنین گفت جانا پسر تو سفره بی نان ندیده...
-
پرواز
جمعه 12 بهمنماه سال 1386 01:35
یا هو پرواز کن ای مسافر دلم منتظر توست شاید دلم بخواهد یادی کنم ز یاران شود همش به یادش . غمم ز دل رها چون نسیم شاد صبحگاه که می زند به رویم سوا کن ای بهاران دلم ز جای خشکش که می زند تپش را به یاد سبزی او گمان کنم سحر او فریاد زند ز دوران یادش کند ز ما دور غم های روزگاران
-
ورسک
جمعه 28 دیماه سال 1386 01:51
بنام دوست 23/6/80 ***تکرار لحظه ها چه شگفت انگیز است*** " سکوتم از رضایت نیست " این جمله ای بود که مینی بوس حامل من و دیگر دوستان و بچه محله هایم نوشته شده بود < بار دیگر سفری به ورسک > انگار همین دیروز بود که برای اولین بار به ورسک آمدم و تقریبا با همین جمع . البته نه خود محل ورسک بلکه یکی از مناطق ییلاقی ورسک....
-
می بارد باز باران
جمعه 7 دیماه سال 1386 18:20
ابتدا ۶ دی تولد خودمو تبریک میگم وبه به افتخار این روز این شعرو آپ میکنم باران می بارد باز باران در مسیر کوهساران زیر باران باید رفت جور دیگر باید گشت چترها را باید بست دل به دریا باید زد خیس باید گشت دل و جان باید شست شویش زیبایست زیر باران شستن مهد دل پاکی هاست زیر باران گشتن سرزمینم اما مهد این پاکی هاست دل غمین...
-
شعری از دوست به دوست
جمعه 7 دیماه سال 1386 18:11
دوستت دارم نمی دونم دوست دارم یا نه نمی دونم این عادت یا عشق نمی دونم چی کار کنم با تو نمی دونم چی کار کنم با عشق تو با منی اما نه از دیروز تو با منی اما نه تا فردا یه روز می ری اما نه با این حرف یه روز می ری اما نه از حالا کنارمی چقدر ازم دوری کنارتم چقدر بهت نزدیک تو اشنا غریبه ای انگار ستاره ای اما چقدر تاریک * * *...
-
یاد
پنجشنبه 22 آذرماه سال 1386 18:45
به یاد تو دربه در خانه به دوش منم که میروم زیاد تو نگاه تو دور می شوم برای تو فدای تو من خودم گدا می شوم از حس تو محبت و صدای تو درب خانه ات رسیده بودم تا بگیرم کرم و حسان تو دورم مکن به خاطر جفای من کنایه و خطای من من خودم دار می زنم هوای من برای تو نکند کارت شود نکوهش و جزای من سرزنش و طلاق من من می شوم به خاک تو...
-
قناری
جمعه 9 آذرماه سال 1386 11:18
کیستی تو شدی همپای من در کوچه های سرد و یخ بسته تو همچون کوهسار ارام و من همچون نسیمی از وزش خسته نمی دانی دلم بی تو زهر چه خوبی و شادیست در دنیا دگر رسته و در این اخرین لحظه غمی کهنه دگر راه نفس را بر گلوی خسته ام بسته ندایی در درونم اوج می گیرد دگر هرگز مبر نامش دگر هرگز مکن یادش که او دیریست از دنیای اشعارت دگر...
-
اولین شعر
پنجشنبه 8 آذرماه سال 1386 22:19
هوالحق سلام فعلا به خودم واسه افتتاح این وب با اولین شعری که سرودم دلم اما هوای دیگری دارد گهی بسته ، گهی رسته گهی آرام و دلخسته ، دلش دلپیچه دارد و گاهی می خروشد قیل و قال و دادو فریاد ،از برای این زمانه نمی دانم دلم رج بود یا نه ولی حتمآ هوای شانه دارد ...